براساس آخرین آمار، در دنیا ۲.۸ میلیون خودپرداز نصب است و پیشبینی میشود تا پایان سال ۲۰۱۴ تعداد ATM ها به سه میلیون دستگاه افزایش پیدا کند./این صنعت به سمتی پیش می رود که سرویس های متنوع تری ارائه دهد. دستگاههای ATM هدف تبدیل شدن به VTM یا Virtual Teller Machine را دنبال می کنند که بواسطه آن بتوانند سرویس های شعبه ای ارائه دهند. افراد به اصطلاح Digital Native با همان زاده عصر الکترونیک، به استفاده از این ابزارها تمایل خواهند داشت./در اینکه با تکنولوژی روز دنیا انطباق زیادی نداریم، شکی نیست. اما این به معنی عدم تحرک برای به روز شدن نیست. اخیرا شرکتهایی به برخی بانکهای خصوصی که چابک تر هستند، پیشنهاد دادهاند که شبکه پرداختشان را به NFC مجهز کنند. اما این بانکها در پذیرش این پیشنهادها تردید دارند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،کسب وکار خودپرداز اکنون در کش وقوس با بانکداری همراه در عین رقابت سعی کرده به همپوشانی منافع بپردازد. در عین حال سوال این است که در این مسیر آیا می تواند به پویایی خود ادامه دهد؟ به نظر می رسد اگر محور صنعت بانکداری همچنان بر پاسخ گویی به نیازهای مشتری بپردازد طبعا خودپرداز باید در قالب یک بانک رخ بنماید. در گفتگو با دکتر فرهاد فائز معاون بازاریابی شرکت خدمات انفورماتیک ،به چالش ها و فرصتهای کسب و کار خودپرداز پرداخته ایم و نحوه تعامل با تلفن همراه را به بررسی نشسته ایم،این گفتگو را باهم می خوانیم.
*لطفا، اگرآماری از بازار ایران در خصوص خودپردازها دارید، ارائه نمائید.
براساس تازه ترین آمار استخراج شده که مربوط به آخر آذر ماه امسال است، شرکت خدمات 16314دستگاه خودپرداز به بانکها فروخته است که این تعداد، حدود 4/42 درصد سهم بازار را تشکیل میدهد . سپس شرکت ایران ارقام 31 درصد بازار را در اختیار دارد و دیگر بازیگران که در نمودار ذکر شده اند.
*وضعیت جهان چگونه است؟
براساس آخرین آمار، در دنیا 2.8 میلیون خودپرداز نصب است و پیشبینی میشود تا پایان سال 2014 تعداد ATM ها به سه میلیون دستگاه افزایش پیدا کند.
*سهم ایران چگونه بوده است؟
از نظر رشد در منطقه خاورمیانه و آفریقا، ایران پس از کشور نیجریه، بالاترین رشد را در سال 2013 داشته است. اما از نظر سهم، در حال حاضر 1.26درصد خودپردازهای جهان در ایران نصب است که اگر فرض کنیم یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی میکنند؛ سرانه خودپردازها در ایران وضعیت مناسبی دارد.
*در مقایسه با کشورهای منطقه مانند ترکیه و عربستان وضعیت چگونه است؟
ایران در تقسیم بندی جغرافیائی، جزو منطقه "خاورمیانه و آفریقا" قرار می گیرد. در این منطقه، ایران از نظر تعداد خودپرداز نصب شده رتبه اول را دارد و عربستان پس از آفریقای جنوبی، در رتبه سوم است. در مورد ترکیه اطلاعات دقیق ندارم.
*سرانه افراد چگونه است؟
اکنون به ازای حدوداً هر 2100 نفر ایرانی، یک خودپرداز وجود دارد که از سرانه جهان که 2700 نفر به ازای هر خودپرداز است، وضعیت بهتری است. اما از کشورهایی چون آمریکا که برای هر 750 نفر، یک دستگاه خودپرداز وجود دارد، طبیعتاً عقب تر هستیم.
*باید دید که نوع خودپردازهای آنان چگونه است. آیا تنها، پرداخت است یا Cash Less را هم در آمار خودپردازهایشان لحاظ کردهاند؟ مشتریان چه انتظاراتی دارند؟
بیشترین استفاده فعلی از خودپردازها، همان سرویس هائی است که ما هم روی خودپردازها داریم. اما این صنعت به سمتی پیش می رود که سرویس های متنوع تری ارائه دهد. دستگاههای ATM هدف تبدیل شدن به VTM یا Virtual Teller Machine را دنبال می کنند که بواسطه آن بتوانند سرویس های شعبه ای ارائه دهند. افراد به اصطلاح Digital Native با همان زاده عصر الکترونیک، به استفاده از این ابزارها تمایل خواهند داشت. اما واقعیت آن است که طیف دیگری از مشتریان بانکی، بیشتر مایل به اخذ سرویس هایی هستند که روابط انسانی نقش بیشتری در تعامل و جذب آنها دارد. اینها کسانی هستند که دنیای دیجیتالی صرف، ماشین زده و فول مکانیزه را خیلی بر نمی تابند. طبیعی است شبکه بانکی باید طوری خود را هماهنگ سازد که به خواسته های هر دو طیف پاسخ گوید.
*در اینجا دو بحث مطرح میشود ،یکی وجود تکنولوژی به عنوان ابزار افزایش قدرت و رفاه، بحث دوم نحوه و میزان استفاده است. یعنی اکنون قدرت انتخاب بشر با وجود تکنولوژی بیشتر شده است. بر این اساس نسل خودپردازها به هر حال دوران تحول را سپری میکنند. چشمانداز این تحول را چگونه ارزیابی میکنید؟آیا ممکن است یک خودپرداز همه خدمات را همانند یک شعبه ارائه دهد؟
کاربری خودپردازها به مرور دچار تحول شده و این دستگاهها امروزه خدمات متنوعی ارائه می کنند. سرعت تحول، به زیرساختهای فنی و فرهنگی جوامع مرتبط است و کشورهایی که سابقه طولانی تری در امر بانکداری دارند؛ مستعد تر از بقیه هستند تا انوع خدمات را با خود پرداز ارائه کنند. کشور ما با یک تاخیر زمانی، مسیر تحول را خواهد پیمود. بهر حال از نظر فنی، امکان ارائه اغلب خدمات شعبه ای از طریق خودپردازها وجود دارد. لیکن مساله احراز هویتی باید حل و فصل شود. این امر مخصوصاً در کشور ما که کارتهای هویتی جعلی مشکل ساز هستند؛ باید مورد توجه باشد.
*اما صحت کارت ارائه شده از سوی مشتری از سمت سامانههای ملی چک میشود که مثلا از طریق سامانه ثبت اسناد ثابت می شود ؛کارت ملی شخص واقعی هست ،یا خیر. یعنی استقرار دولت الکترونیک میتواند، مقدمه ایجاد چنین روندی باشد.
ارتباط ثبت احوال با برخی بانکها برقرار شده و این اتفاق خوبی است که می تواند مانع جعل شود. لیکن رویه ها باید تکمیل و البته نهادینه شود. بانک ها دنبال اتصال به سایر درگاهها هم هستند. از جمله پست. این هم میتواند حرکت خوبی باشد. به عبارت دیگر، می خواهم عرض کنم که پاسخ سوالی که مطرح کردید، مثبت است.
*به نظر میرسد باید زمانی برسد که هر شهروند برای خود یک درگاه شهروندی داشته باشد که بتواند کلیه اطلاعاتش را ویرایش کند. برای مثال کدپستی خود را اصلاح کند.
این یک مدینه فاضله است که لازمه مدیریت شهروندان در دنیای مدرن است. در کشور ما هم برخی کارها شروع شده است. مثلاً در پرتال ثبت احوال خدماتی از قبیل تغییر کد پستی ارائه می شود. سازمانهای دیگر هم خدماتی ارائه می کنند. لیکن باید یکپارچه سازی صورت گیرد و همه از طریق یک درگاه واحد به اطلاعات خود دسترسی داشته باشند.
*به بحث خودپرداز برگردیم. در حوزه کارت چگونه هستیم؟
در نرم جهانی، به ازای هر 1500 کارت صادر شده یک خودپرداز وجود دارد. این نسبت در ایران، به ازای هر 5600 کارت، یک خودپرداز داریم.
*در بحث کارت، خدمات خودپردازها فقط به فیزیک کارت محدود نمی شود. همچنین کارتهای اعتباری در ایران بستر توسعه پیدا نکردهاند. در چنین شرایطی نظر شما چیست؟
بله. خدمات خودپردازها می تواند صرفاً به دارندگان کارت ختم نشود. یکی دو بانک در ایران هم بصورت محدود شروع به ارائه خدمات بدون کارت کرده اند. بدین شکل که دارنده کارت، با مراجعه به خودپرداز، یک کد "برداشت وجه غیر کارتی" درخواست و آنرا در اختیار فرد دیگری قرار می دهد. این فرد، کد دریافتی را در بخش خدمات غیر کارتی دستگاه خودپرداز همان بانک وارد و مبلغ مورد نظر را برداشت می نماید.
در حوزه کارتهای اعتباری، به نظر من ملاحظات حقوقی و فقهی باعث عدم رشد مورد انتظار این نوع کارتها در کشور شده است. ضمن اینکه عدم استفاده از سیستمهای اعتبارسنجی برای احراز صلاحیت افراد برای اعطای کارت اعتباری، باعث شده تعدادی از کارتها از سوی مشتریان بد حساب تسویه نشوند و افزایش مطالبات بانکها در این خصوص، باعث سخت گیری بیشتر بانکها در ارائه کارتهای اعتباری به مشتریان شده است.
*پرداختهای بدون فیزیک کارت، به لحاظ امنیت کمی دچار مشکل نیست، که شخص تنها با یک کد ده رقمی بتواند از خودپرداز پول دریافت کند؟
بله ممکن است مسائل امنیتی هم داشته باشد. لیکن می توان تمهیداتی برای ارتقاء امنیت در این خصوص پیشبینی نمود. مثلاً وقتی کاربر دریافت کننده کد، از طریق ATM مبادرت به درخواست وجه نمود؛ صاحب حساب از طریق SMS از موضوع مطلع و با وارد کردن یک کد دیگر، موافقت خود را برای برداشت از حساب اعلام کند. مضافاً این کدها دوره عمر مشخصی دارند و اگر در آن فاصله زمانی استفاده نشوند؛ دیگر کارائی نخواهند داشت.
*استفاده از بارکد هم میتواند در راستای کاهش استفاده از فیزیک کارت به کار گرفته شود.اما این مسئله کمتر در ایران مورد استفاده است. علت چیست؟
این طرح کاملاً شدنی است و یکی دو تجربه اجرائی هم در کشور دارد. اما مطالعات میدانی ما در شبکه خودپرداز کشور نشان می دهد که درصد زیادی از خودپردازهای کشور قادر به خواندن بارکدهای مندرج روی صفحه موبایل نیستند و برای این کار باید بارکدخوان دستگاههای خودپرداز تعویض شود. اگر این اتفاق بیفتد، به راحتی این امکان هست که همه کارتها در موبایل متمرکز کرد. مناسب آن است که بانکها در یک حرکت گروهی و هماهنگ اینکار را مدیریت نمایند که یکپارچگی و یکنواختی خدمات در شبکه حفظ شود. به هر حال ارائه سرویس های تلفیقی مبتنی بر خودپرداز و موبایل از رویکردهای آتی صنعت بانکداری است.
*سوال من این است که موانع استقرار توسعه بازار بدون فیزیک کارت چیست؟
موانع را در دو دسته می توان تقسیم بندی کرد: یکی موانع فنی و تکنولوژیک است که با حرکتهائی که صورت گرفته، امید می رود در آینده نزدیک شاهد رفع شدن آنها باشیم. یکی هم موانع فرهنگی و سلیقه عمومی اجتماع است. در این مورد، باید منتظر نحوه استقبال مشتریان باشیم. بالشخصه فکر می کنم این هم نمی تواند بازدارنده باشد و مردم خیلی زود با آن انس می گیرند.
*در مورد تکنولوژی، مثلآً NFC بستر پیادهسازی و امنیتی چقدر فراهم است؟
NFC در ایران نوپاست، ولی در سطح دنیا دارد استفاده می شود. گرچه توانمندی متخصصین داخلی در پیادهسازی و تامین امنیت قابل انکار نیست؛ لیکن امکان مراجعه به تجربیات بین المللی هم فراهم است. لذا نه در پیاده سازی و نه در تامین امنیت، به نظر نمی رسد مشکل خاصی باشد. هم اکنون شرکتهای IT در داخل کشور وجود دارد که Solution های خوبی برای بکار گیری NFC در شبکه بانکی ارائه کرده اند.
*در مورد قوانین و مقررات مورد نیاز که رگولاتور باید تدوین کند، نظرتان چیست؟ خوشبختانه یا متاسفانه، بانکها معمولا از رگولاتور جلوتر هستند.
فارغ از اینکه این نگاه چقدر می تواند واقعیت داشته باشد؛ بهر حال دلیل خوبی برای پویائی شبکه بانکی و تمایل بانکها برای "بروز بودن" است. اما بانک مرکزی هم دغدغههای خاص خودش را دارد و بی گدار به آب نمی زند. این خصلت بانکهاست که برای جذب مشتری، دنبال نوآوری باشند. اما مسولیت بانک مرکزی هم ایجاب می کند که همه ابعاد را کنترل نماید. این وسواس، بعضاً باعث می شود که دیدگاهی که در سوال طرح کردید، فرصت بروز پیدا کند.
*این مساله را از نگاه مشتری نگاه کنیم: بانکهای خصوصی نیاز مشتری و بازار را میفهمند و در یک بستر رقابت و چشمانداز آینده، تلاش میکنند به این نیازها پاسخ دهند. در این میان بانک مرکزی است که کند عمل میکند. اعتقاد دارم قوانین و دستورالعملها باید به گونهای تدوین شود که مدام نیاز به تدوین قانون و دستورالعمل جدید نداشته باشیم. یعنی زاویه قوانین و مقررات ما به گونهای منطقی و باز باشد نه اینکه با زاویه تنگ مدام مجبور به تدوین مقرری باشیم.
به نظر من، روند سریع ورود محصولات جدید به بازار و همینطور تغییرات مداوم تکنولوژی، مانع از آن است بتوان با یک نسخه واحد، برای کل شبکه بانکی و آنهم برای یک چشم انداز بلند مدت، ارائه نمود. بهر حال ممکن است برخی بانکها روند ایفای وظایف ذاتی بانک مرکزی که بعضاً زمان بر هم هستند؛ را کند تلقی نمایند. به عقیده من، ارتباط بین رگولاتور و بانکها باید بیش از این تقویت شود. ضمن اینکه هیچ کس نقش بازدارندگی ندارد و همه برای اجرای بهتر توسعه بانکداری، هم نظر و همسو هستند.
*در بحث صدور کارت هم باید تمهیداتی اندیشیده شود برای مثال صدور آنی کارت.
در اینکه صدور آنیکارت حائز پذیرش ریسکهایی است، شکی نیست. بانکها این ریسکها را بخوبی می دانند، لیکن در فضای سرسخت رقابتی، پذیرش پاره ای ریسکها برای حفظ بازار اجتناب ناپذیر است.
*ظاهراً برخی خدمات بانکی هم هستند که فقط در ایران هست. اینطور نیست؟
بله خدمت انتقال وجه کارت به کارت بصورت آنلاین تا جائیکه من میدانم در ایران و چند کشور محدود است. از قضا میزان استقبال مشتریان از این خدمت هم بسیار زیاد است و خیلی ها متقاضی افزایش سقف آن هستند.
*پرداخت آنی جدیدا در مباحث بانکی مطرح است و برخی بانکهای دنیا در راستای مشتریمداری به این سمت حرکت کردهاند. برگردیم به بحث، با توجه به چشمانداز خودپرداز و تلفیق آن با موبایل، چه چالشهایی در پیشبرد این مسیر وجود دارد؟ سوالم را اینگونه بپرسم، تکنولوژی پرداخت ما با جهان چه فاصلهای دارد و برای کم کردن آن چه کارهایی باید بکنیم؟
در اینکه با تکنولوژی روز دنیا انطباق زیادی نداریم، شکی نیست. اما این به معنی عدم تحرک برای بروز شدن نیست. اخیرا شرکتهایی به برخی بانکهای خصوصی که چابک تر هستند، پیشنهاد دادهاند که شبکه پرداختشان را به NFC مجهز کنند. اما این بانکها در پذیرش این پیشنهادها تردید دارند چراکه از این واهمه دارند که چنین طرح صف شکنانه ای را اجرایی کنند اما بانکهای دیگر همراهی نکنند و طرح در محدوده بانکهای خودشان به حاشیه برود. یا احیاناً رگولاتور رویه هائی متفاوت از آنچه ایشان اجرا کرده اند، مد نظر داشته باشند.
*علت این ترس چیست؟ اگر بخواهیم مشکلات موجود را براساس هر بخش رصد کنیم در چنین صورتی سهم هر بخش چگونه است؟ چرا بانکهای بزرگی مثل بانک ملی ورود نمی کنند؟
بهر حال حرکت به سوی تکنولوژی های جدید، نیازمند سرمایه گذاری است. هم در حوزه ابزارهای پرداخت و هم در حوزه Deviceهای پذیرنده. بانکها مایلند با اطمینان بیشتر به برگشت سرمایه، قدم بردارند. البته حیثیت بانکی هم در این میان مطرح است. موفقیت در ارائه سرویس های مبتنی بر تکنولوژیهای نو، برای اعتبار حرفه ای بانکها هم مهم است. از سوی دیگر، کاربران هم در استفاده از تکنولوژی های جدید، احتیاط می کنند. حتماً می دانید که کمپانی شناخته شده و پیشرو Apple هم به تازگی دستگاههای خود را به NFC مجهز نموده است. همه اینها را که کنار هم بگذارید؛ میتوان به ریشه ترس بانکها پی برد. در این میان، بانکهای بزرگ، شرایط ویژه ای هم دارند. تصمیم گیری در این بانکها و کلاً سازمانهای بزرگ، پروسه زمانبر خودش را دارد و هم اینکه سرمایه گذاری زیادتری می طلبد.